مدح و شهادت حضرت عباس علیهالسلام
از نـورِ مـاهـی عـلـقـمـه بـاغ ارم شـد ماهی که از داغش قد خورشید خم شد تا داسـتـان عـشـق را با خـون نـگـارد جسم غیورش غرق خون دستش قلم شد هـر چـنـد از دسـتـش عــلـم افـتـاد امـا در آسـمـانهـا تا ابـد نـامـش عـلـم شـد در خاک هـم دارد اثـر دست کریـمش حیرت مکن گر علـقـمه دارالکـرم شد تا خم شد از ضرب عمودی روی مرکب مثـل قـد زینب، عـمـود خـیـمه خـم شد میریخت آبِ مشک و از جان دست میشست از شـرم پـیـشـانـی دریـا غـرق نـم شد تعـداد تـیـرانـدازهـا کـم نیـست ایـنـجـا تـعـداد تـیـر اما پس از عـبـاس کـم شد تا رفت چـشـم نـافـذش در پـردۀ خـون دلــواپـس پـــرده نـشــیـنـان حــرم شـد در غـارتش از یکـدگر سبقت گرفـتـند این پـیـشـتازیها سـر مـشـتی درم شد مـیـر و عـلـمـدار حـرم دیـگـر نـیـامـد ای سـیـنـه زنها یا عـلـی گـاه دودم شـد |